راه های انتقال تصویر موبایل روی تلویزیون
امروزه برای اتصال تلفن همراه به تلویزیون، راه های زیادی وجود دارد تا بتوانید محتوای آن را بر روی نمایشگر تلویزیون به تصویر بکشید.اما هر کدام از این روشها نقاط مثبت و منفی خود را دارند که باید مدنظر قرار بگیرد.این موضوع که گوشی و تلویزیون شما جدید هست باعث نمیشود که بتوانید به راحتی تصویر گوشی را به تلویزیون منتقل کنید؛ بلکه برای این کار باید دو دستگاه با هم سازگار بوده و امکانات لازم برای یکی از راهکارهای موجود را داشته باشند.در سال های گذشته، ارتباط بیسیم یا وایرلس گزینهی کارآمد و مناسبی نبود و تنها دستگاههای خیلی گران امکان استفاده از وایرلس برای ارسال و دریافت تصویر را داشتند؛ اما امروزه با پیشرفت علم وتکنولوژِی بیش از هر زمان دیگر برای اینکار گزینه وجود دارد.
ما در این مقالع قصد داریم راه های راه های انتقال تصویر موبایل روی تلویزیون را بررسی کنیم.
باسیم و بیسیم:
جا دارد در اینجا به بررسی معایب ومزایای اتصال باسیم و بییسیم به صورت موردی بپردازیم تا به راحتی بتوانید مقایسه کنید.
اتصال باسیم :
- دارای ریخت و پاش سیم و کابل
- فاقد آزادی عمل
- نیاز به فضای مناسب جهت قرارگیری گوشی یا تبلت
- نیاز به داشتن قابلیت اتصال کابل مخصوص
- قیمت ارزان
اتصال بیسیم :
- فاقد ریخت و پاش سیم و کابل
- آزادی عمل بیشتر
- عدم نیاز به فضای مناسب جهت قرارگیری گوشی یا تبلت
- قیمت گران
- درصورت هماهنگ نبودن شبکه خانگی با گوشی ارسال محتوا با کاهش پهنای باند و سرعت
اسلیمپورت (SlimPort) :
در گوشیهای اندرویدی اسلیمپورت را باید تقریبا در انحصار پرچمدارهای شرکت الجی نظیر G3 ،G2 و جیفلکس، نکسوس ۴ و نکسوس ۵ و چند مدل دیگر ساخته شده توسط این شرکت دانست. یکی از نکات مثبت و کلیدی اسلیمپورت این است که علاوه بر سازگاری با استانداردهای اچدیامآی، با فناوری DisplayPort که در مانیتورها مورد استفاده قرار میگیرد نیز سازگار است. همچنین از پورتهای VGA و DVI نیز پشتیبانی میکند.ایدهی ساخت اسلیمپورت این بود که استانداردی در حوزهی چندرسانهای تعیین شود که نه تنها در منزل، بلکه در محیطهای کاری و تحصیلی که ممکن است نمایشگرها قدیمیتر باشند نیز مورد استفاده قرار گیرد. برتری دیگر اسلیمپورت نسبت به رقیب مستقیم خود یعنی MHL این است که این فناوری نیازی به منبع برق خارجی ندارد.متأسفانه اسلیمپورت کمی دیر به دنیای گوشیهای هوشمند اضافه شد. MHL در آن زمان توسط بسیاری از تولیدکنندگان انتخاب شده بود و در نتیجه به گزینهی رایج خروجی کابلی تصویر تبدیل شد.اگر علاقهای به اتصال بیسیم ندارید و گوشی شما از اسلیمپورت پشتیبانی میکند، میتوانید مبدل آن را از بازار تهیه کنید؛ هنگام خرید مبدل به خاطر داشته باشید که اسلیمپورت علاوه بر HDMI از پورتهای دیگری نیز پشتیبانی میکند؛ پس دقت کنید مبدل مورد نیاز و سازگار با نمایشگر خود را تهیه کنید.
اماچال (MHL) :
فناوری انتقال تصویر MHL اولین بار در گوشی سامسونگ گلکسی اس ۲ مورد استفاده قرار گرفت و به عنوان راهکاری ساده برای گرفتن خروجی HDMI از درگاه MICRO USB معرفی شد. از آن پس تاکنون اکثر تولیدکنندگان مطرح مانند سونی و HTC به استفاده از این فناوری روی آوردهاند.اما همچنان این امکان وجود دارد که گوشی شما از این فناوری پشتیبانی نکند؛ چرا که ممکن استMHL به دلیل هزینهبر بودن در تمام مدلهای یک شرکت مورد استفاده قرار نگیرد؛ زیرا پورت USB باید برای پشتیبانی از آن دستخوش تغییراتی شود و به علاوه حق امتیاز استفاده از آن نیز پرداخت شود. به همین دلیل، عموما گوشیهای ارزانتر و مقرون به صرفه از قابلیت MHL پشتیبانی نمیکنند.
در صورتیکه گوشی شما از این فناوری پشتیبانی کند، نیاز به یک مبدل برای پورت USB گوشی خود خواهید داشت. با استفاده از این مبدل قادر خواهید بود اتصال HDMI را بین گوشی و تلویزیون خود برقرار کنید. گوشیهای قدیمیتر نیاز به منبع برق خارجی نیز خواهند داشت؛ اما چنانچه گوشی شما از MHL 2.0 پشتیبانی کند نیازی به منبع برق نخواهید داشت. همچنین اگر از گوشیهای سامسونگ نسل اس۳ و بعد از آن استفاده میکنید محدود به استفاده از آداپتورهای رسمی سامسونگ خواهید بود؛ چرا که این گوشیها از مبدل متفرقه پشتیبانی نمیکنند.
چنانچه نکات گفته شده فوق را رعایت کنید موفق به برقراری ارتباط کابلی بینقصی بین گوشی و تلویزیون خواهید شد و از داشتن کیفیت عالی لذت میبرید.
میراکست (Miracast) :
میراکست یکی از استانداردهایی است که قرار است جای HDMI و دیگر کابلها را بگیرد. کابل همیشه دست و پاگیر بوده و صد البته مزیتی مثل پهنای باند بالاتر و نویز کمتر را به دنبال دارد. با میراکست میتوان ابزارهای مختلف را بدون سیم به هم مربوط کرد، حال ممکن است هدف شما ارتباط بیسیم برای نمایش فیلم باشد و یا ممکن است دیدن و کار با رابط کاربری اندروید روی تلویزیون بزرگ منزل، منظور شما بوده باشد.در واقع وقتی تمام صفحه عیناً منتقل یا به اصطلاح آینه (Mirror) میشود، میتوان فیلم تماشا کرد و یا کارهای بسیار متنوع دیگری هم انجام داد.
برای پیدا کردن گزینهی Miracast در گوشی اندرویدی خود به تنظیمات بروید. در اندروید خام، این گزینه با عنوان Wireless Display وجود دارد که به صورت پیشفرض غیرفعال است. چنانچه آن را فعال کنید، گوشی شروع به جستجو برای دریافتکنندهی مناسب میکند تا اتصال را برقرار کند. دقت داشته باشید که برخی شرکتها این گزینهها را تحت منوی Display و برخی دیگر مانند گوشیهای سونی اکسپریا آن را در بخش Connectivity و با عنوان Screen Mirroring اضافه کردهاند. به هرحال، مادامی که گوشی مجهز به اندروید ۴.۲ و بالاتر باشد امکان وجود گزینهی انتقال بیسیم تصویر تحت یکی از عناوین یادشده وجود دارد. کافی است در منوی تنظیمات گوشی خود کمی جستجو کنید.
برتری میراکست نسبت به گزینههای بیسیم دیگر این است که تأثیری بر شبکهی خانگی شما ندارد. در واقع، موبایل و دریافتکننده با استفاده از قابلیت وایفای دایرکت شبکهای از نوع Ad-hoc را بین خود به وجود میآورند که این یعنی ارسال اطلاعات بدون واسطه انجام میگیرد و روتر شما و پهنای باند آن نقشی در این نوع ارتباط ندارند. بنابراین، از لحاظ امنیتی نیز میراکست گزینهی مناسب و امنی به حساب میآید.
تنها ضعف میراکست شاید در پخش محتوای سنگین و با کیفیت بالا باشد. در این موارد مشکلاتی مانند گیر کردن و قطع و وصلهای کوتاه ممکن است بروز پیدا کنند. با پیشرفت فناوری، گوشیهای هوشمند روزبهروز هوشمندتر میشوند و سازگاری آنها با تلویزیونهای هوشمند و دانگلهای مختلف بیشتر میشود. در حال حاضر، میراکست برای نمایش محتوای معمولی گزینهی پشنهادی خوبی است؛ اما در مورد ویدیوهای حجیم و بازیهای سنگین بهتر است از روشهای کابلی یا در صورت امکان از کرومکست استفاده شود.
کرومکست (ChromeCast) :
با وجود داشتن اسامی مشابه، میراکست و کرومکست طرز کار کاملا متفاوتی دارند؛ هرچند که نتیجهی کار هردو یکسان است. همانطور که پیشتر گفته شد در استفاده از میراکست دو دستگاه به طور مستقیم با هم ارتباط برقرار میکنند؛ اما کرومکست از شبکهی محلی و با استفاده از روتر کار میکند.کرومکست در واقع یک کامپیوتر کوچک است که از طریق روتر شما به اینترنت وصل میشود. سپس، شما باید در گوشی هوشمند خود برنامهی گوگل کست (google cast) را نصب کنید و به شبکهی محلی وصل شوید و در آن دانگل کرومکست متصل به آن شبکه را یافته و به آن وصل شوید.روند جستجو و اتصال در روش کرومکست بسیار ساده است و میتوانید دانگلهای کرومکست متعددی را در یک شبکه داشته باشید و با نامگذاری آنها همگی را در برنامهی گوگل کست به صورت مجزا ذخیره کنید.
وقتی اتصال برقرار شد، بسته به اینکه از چه گوشی و چه نرمافزاری استفاده میکنید امکاناتی خواهید داشت. مثلا وقتی گوگل کست روی گوشی نصب باشد، یوتیوب و نتفلیکس دکمهی مجزایی برای پخش تصاویر خود از طریق کرومکست خواهند داشت. لمس این دکمه این امکان را به شما میدهد که در لحظه محتوای در حال نمایش را به دانگل کرومکستِ متصل به تلویزیون ارسال کنید. بسته به منطقهای که در آن زندگی میکنید ممکن است سرویسهای دیگری وجود داشته باشند که پشتیبانی پیشفرض از کرومکست را در اپلیکیشن خود گنجانده باشند. نکتهی مثبت در مورد کرومکست این است که هنگام استفاده از آن گوشی شما کار سنگینی انجام نمیدهد؛ کرومکست به اینترنت وصل میشود و با استفاده از نسخهی ویژهای از کروم ویدیوی مربوطه را بارگذاری و منتقل میکند. در نتیجه، گوشی شما برای استفاده، جستجو در اینترنت و پیدا کردن محتوای جدید و اضافه کردن به لیست پخش، آزاد خواهد بود.
جدا از پخش تصویر از طریق اپلیکیشنهایی که این قابلیت را پشتیبانی میکنند، میتوانید از طریق مرورگر کروم نیز در لپتاپ، رایانهی شخصی و گوشی این انتقال تصویر را انجام دهید.این امکان باعث میشود که اتصال بینقصی بین رایانهی شخصی و تلویزیون برقرار شود که پشتیبانی از فرمتهای ویدیویی متنوع را نیز به همراه دارد.آخرین امکانی که در یکی از بهروزرسانیهای اخیر گوگل کست اضافه شد، این است که میتوانید با استفاده از کرومکست یک ارتباط بیواسطه نظیر آنچه در میراکست وجود دارد برقرار کنید. البته این امکان روی همهی گوشیها به درستی کار نمیکند؛ اما اگر یکی از مدلهای اخیر شرکتهایی مثل سامسونگ، اچتیسی، الجی را در دست دارید یا گوشی شما از سری گوشیهای نکسوس و پیکسل شرکت گوگل است، احتمالا عملکرد خیلی خوبی را تجربه خواهید کرد.
دیالانای (DLNA) :
DLNA استانداردی برای ارتباط بین دستگاههای دیجیتال با مصرف خانگی روی بستر شبکههای تحت آی پی است.این استاندارد از سال ۲۰۰۴ راهاندازی شده و تا کنون بیش از ۲۴۵ شرکت مطرح جهان تحت آن قرار گرفتهاند. دستگاههایی که با این استاندارد کار میکنند میتوانند در صورت اتصال به یک شبکه خانگی از امکاناتی همچون اشتراک گذاری منابع اطلاعات (File Sharing) و بسیاری امکانات شبکه به راحتی برخوردار شوند. امروزه محصولاتی چون لپتاپ، گوشیهای تلفن همراه، تبلتها، تلویزیون، دستگاههای پخش صوتی، گیرندههای ماهوارهای و … تحت این استاندارد قرار دارند.
در اتصال DLNA یک دستگاه نقش سرور و دستگاههای دیگر نقش کلاینت یا کاربر را ایفا میکنند. وقتی دستگاهی نقش سرور را داشته باشد، فایلهایی در آن دستگاه که برای اشتراکگذاری توسط DLNA انتخاب شدهاند، برای سایر کاربران متصل به شبکهی محلی قابل دسترس خواهند بود. بنابراین، یک رایانهی شخصی متصل به DLNA میتواند موسیقیها و فیلمهای موجود در دستگاه سرور را مشاهده و ذخیره کند. گوشی هوشمند شما نیز میتواند این فایلها را مشاهده کند و آنها را روی تلویزیون دارای قابلیت DLNA نیز به نمایش در بیاورد.
آیا با روشهای معرفی شده در این مقاله آشنایی داشتید؟ آیا تا الان توانسته اید گوشی خود را به تلویزیون متصل کنید ؟ خوشحالیم اگر توانسته باشیم اطلاعات جدیدی به شما معرفی کنیم.
اولین دیدگاه را ثبت کنید